هشتمین

اس ام اس ، داستان ، جوک ، مقاله ، پزشکی ، تفریحی

هشتمین

اس ام اس ، داستان ، جوک ، مقاله ، پزشکی ، تفریحی

جوک بی ادبی و جالب



جوک بی ادبی و جالب



کار از آرایش کردن و ابرو برداشتن و مو رنگ کردن و گوشواره گذاشتن پسرا گذشته!

دیشب پسره تو چت داشت یادم میداد چطوری ماکارانی بپزم، به همین برکت قسم!


جوک بی ادبی و جالب

 

این همه از بدی های کلیپس گفتیم ، بذارید از خوبیاشم بگیم !

کلیپس گاهی اوقات تو تشخیص دختر ها از پسر ها خیلی کاربرد داره !

شما به مردی که همه چیز دارد چه میدهید !؟

جواب : زنی که به او نشان دهد چطور از آنها استفاده کند :))


جوک بی ادبی و جالب

 

این پسرایی که ابروشونو نخ میکنن بعد پیوند وسطشونو برنمیدارن

اینا می خوان بگن مجردن و هنوز شوهر نکردن !


جوک بی ادبی و جالب

 

ﺗﺎﻛﻴﺪی ﻛﻪ ﭘﺴﺮﺍ ﻣﻮﻗﻊ ﻋﻜﺲ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺭﻭ ﺑﺎﺯﻭﺷﻮﻥ ﺩﺍﺭﻥ

ﻫﻴﺘﻠﺮ ﺭﻭ سبیلش ﻧﺪﺍﺷﺖ !


جوک بی ادبی و جالب

 

این آقایونی که دماغشونو عمل میکنن هم میترسن شوهر گیرشون نیاد !؟


جوک بی ادبی و جالب

 

به هم نخندین

بیایین با هم به پسرا بخندیم !


جوک بی ادبی و جالب

 

ازدواج یعنی چی !؟

یعنی از دست دادن توجه جمع کثیری از مردان

و به دست آوردن بی توجهی یکی از آنها !


جوک بی ادبی و جالب

 

به زنی که همیشه میدونه شوهرش

کجاست چی میگن؟ (بیوه)


جوک بی ادبی و جالب

 

امروز اومدم به یه پسره بگم : غصه نخور رفیق ، بِدهی واسه مَرده …

بعد یه لحظه زیر ابروهاشو دیدم و گفتم : درست میشه ، خدا بزرگه خواهر !


جوک بی ادبی و جالب

 

مرد رو باید بی دلیل ببوسی …

حتی وقتی اعصاب نداره !

حتی وقتی ریشش خیلی بلند شده !

حتی وقتی همش داد میزنه !

حتی وقتی بی تفاوت شده !

حتی وقتی همش سرش تو گوشی و تلویزیونه !

مرد رو باید بوسید و گذاشت کنار !

جوک بی ادبی

جوک بی ادبی و جالب

جوک خفن نون و آب نمی شه

جوک خفن نون و آب نمی شه


جوانکی بود که هر روز خندان و الکی خوش بود و دیگران را مسخره می کرد و دلقک بازی در می آورد


تا همه را بخنداند و از هر کاری مضایغه نمی کرد جوک می گفت و خنده هدای بدی در میان کوچه و 


برزن سر می داد و خود را قلدر می دانست روزی یک جوک بی ادبی گفت و یک جوان دیگر را ناراحت


کرد ان جوان دوستان دانای بسیاری داشت و به آنها اطلاع داد که همچین موضوعی رخ داده است و


یک جوانک بی ادب یک جوک خفن در مورد من گفته است و دیگران به من خندیده اند دوستان او برا تلافی


جمع شدن و جوان نادان را گرفتند و گفتند این همه دلقک بازی در اوردی به چه جایی رسیدی گفت



نیاز نیست همین که دیگران را می خندانم خودش ثواب دارد و انها ان جوانک را دانش بیفزوند و به او فرا


دادند که اینگونه گناه می کنی نه صواب و جوانک عاقل گردیندی و یک بستنی ساز مجیک خرید و به وسیله


ان شروع کرد به درست کردن بستنی های میوه ای و سود بسیار به دست آورد و زندگی تازه ای شروع کرد


و از تمام کسانی که مسخره کرده بود معذرت خواهی کرد و فهمید کارش درست نبوده و به این واسطه


توانست چای لاغری هم بفروشد و ازدواج کند و زندگی خوبی برای خودش و خانواده اش تشکیل دهد


حال شما هم اگر دنبال جوک گویی و تمسخر هستید بدانید که راهی ندارید به جز تباهی ودوری از دوستان